کلبه عـکس و شعر







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





شبی در امتداد سحر

شبی تاریک و پر سکوت در اتاقم تنها تر از همیشه....نا امید از فردایی روشن...بازم نقش چشمات در خیالم....تنها جایی که با تمام بی قراریهام احساس ارامش میکنم...
خاطرات با تو بودن در حال رفت و امد از ذهنم هستن....هنوز چشم به راهتم دیوونه....اخه چرا این نفسام تلخه واسم؟؟؟؟
ای کاش زود تر از موعد مرگ فرشته مرا به کام خویش می گرفت....واین روح خسته رو به اسمونا میبرد...هر جا باشه دیگه بدتر از اینجا که نیست....شاید اینجوری یه بار بمیرم...ولی الان همه لحظاتم شدن مردن و زنده شدن...
بذار حد اقل یکم از عشقمون بگم تا شاید خوابم ببره...یکی بود یکی نبود غیر خدا هیچکی نبود...یک عاشقی بود که یک معبودی داشت...عاشفه دل خوش به وجود معبودش بودو پرستش اون بالاترین عبادتش بود....نمی دونست یه روز الهه اش میره دنبال سرنوشتش و اونو تنها میذاره....و هیچی جز یادش براش یادگاری نمیزاره..!!!!
نشنیدم چی گفتی....یه کم تند تر بگو...چی!!!روز های شادم داشتیم...خوبه!!!ولی میدونی چیه؟؟؟!!!اره این حرفتم باور میکنم....اره روزهای شادم داشتیم...ولی اینقدر روزهای غمگین داشتیم...که شادی های کوچیکمون لا به لای غمها گم شدن....!!!!!!!!!!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط ابوذر در 11:28 | |